۴ چالش اصلی لجستیک میدمایل و نحوه حل آنها
- مقالات و اخبار
- سه شنبه 22 اسفند 1402
مرحله میدمایل عامل کلیدی کنترل سرعت و کیفیت فرآیند تحویل است. در این حوزه دقت و هماهنگی بین رانندگان تحویل و مدیران عملیات بسیار مهم میشود، زیرا اینجاست که محصولات سفرشان به مراکز تحویل سفارشهای مشتریان را آغاز میکنند و موفقیت تحویل به موقع در لستمایل به موفقیت میدمایل بستگی دارد.
مرحله تحویل میدمایل، مملو از چالشهایی است که نه تنها مانع کارایی این مرحله میشود، بلکه بر تحویلهای مهم در لستمایل نیز سایه افکنده است. در این مقاله، بیایید مهمترین این چالشها را بررسی میکنیم تا پتانسیلهای کشفنشده میدمایل و نحوه ایجاد یک اکوسیستم زنجیره تامین یکپارچه و کارآمد را کشف کنیم.
مسیریابی نادرست بین مراکز توزیع
در دنیای لجستیک میدمایل، موضوع مسیریابی نادرست بین مراکز توزیع یک چالش حیاتی به نظر میرسد. همه چیز با ناکارآمدی مسیریابی شروع میشود که میتواند به شکست کامل کسبوکار نیز منجر شود. وقتی شرکتها تصمیمات مسیریابی نامناسب اتخاد میکنند، مشکلاتی ایجاد میشود که منجر به تاخیر و انبوهی از پیامدهای دیگر میشود.
یکی از پیامدهای فوری مسیریابی ناکارآمد، طولانی شدن مسیرهای تحویل است. این امر منجر به افزایش مصرف سوخت، نگرانی زیست محیطی قابل توجه و فشار مالی برای کسبوکارها میشود. مسیرهای طولانیتر همچنین باعث افزایش تعداد مایلهای خالی میشود که میتواند هزینههای عملیاتی را به میزان قابل توجهی افزایش دهد و عملیات تحویل از نظر اقتصادی ناپایدار شود.
اما مسئله به همین جا ختم نمیشود. مسیریابی ناکارآمد همچنین میتواند نرخ تحویل به موقع را به خطر بیندازد و منجر به نارضایتی مشتری و از دست رفتن فرصتها شود. وقتی پای کالاهای فاسد شدنی در میان باشد، اوضاع پیچیده تر نیز میشود. تأخیر در حملونقل میتواند کیفیت این کالاها را به خطر بیندازد و منجر به هدر رفت سرمایه و ضررهای قابل توجهی شود؛ به ویژه در صنایعی مانند مواد غذایی و دارویی که به تحویل به موقع متکی هستند.
به طور خلاصه، پرداختن به چالش مسیریابی نادرست بین مراکز توزیع برای بهینهسازی لجستیک میدمایل بسیار مهم است. این امر بر بهرهوری سوخت، هزینههای عملیاتی، تحویل به موقع و کیفیت کالاهای فاسد شدنی تأثیر می گذارد. برای اطمینان از پایداری و کارایی در عملیات حملونقل، کسبوکارها باید توسعه استراتژیها و فناوریهای مسیریابی مؤثر را در اولویت قرار دهند.
عدم رویتپذیری و عدم شفافیت اطلاعات
در لجستیک میدمایل، ذینفعان مختلف؛ از جمله حملونقل، حاملها و سیستمها، نقش مهمی ایفا میکنند. حجم انبوهی از کالا که بین این ذینفعان در حال حملونقل هستند، ضرورت وجود یک منبع یکپارچه اطلاعاتی را که همه افراد درگیر بتوانند به آن تکیه کنند، دوچندان میکند. یک چالش اساسی در تصمیمگیری مؤثر در میدمایل، در پراکندگی اطلاعات و تاخیر در بهروزرسانیها نهفته است.
تأخیر در به اشتراکگذاری دادههای حیاتی و بهروزرسانیهای ریلتایم دادهها، پیچیدگیهای زیادی ایجاد میکند. این امر بهویژه زمانی که با هماهنگی از راه دور سر و کار داریم اهمیت بیشتری مییابد؛ برای مثال در حوزه لجستیک و تدارکات برون مرزی.
عدم شفافیت و رویتپذیری شبکه، چالشها را در میدمایل تشدید میکند. برای بهینهسازی این بخش حیاتی از زنجیره تامین، ایجاد یک سیستم اطلاعاتی قوی و شفاف که تصمیمگیری کارآمد را برای همه سهامداران درگیر تسهیل میکند، ضروری است.
موانع پیش روی یکپارچهسازی سیستمهای فناوری
در حوزه لجستیک میدمایل، کسبوکارها با یک چالش بزرگ دست و پنجه نرم میکنند: موانع یکپارچهسازی سیستمهای فناوری. فرض کنید یک شرکت در حال حاضر یک سیستم ردیابی ریلتایم دارد، اما آنها مشتاق هستند تا عملیات خود را با یک راه حل کارآمد بهینهسازی مسیر و کدگذاری جغرافیایی بهبود ببخشند. حال باید دنبال یک شریک فناوری با یک پیشنهاد همهجانبه باشند که ردیابی همزمان، برنامهریزی مسیر و کدگذاری جغرافیایی را با هم ارائه میدهد.
اما مشکل اینجاست که شرکت روی راهحل مستقل ردیابی رسلتایم خود سرمایهگذاری کرده است و این سیستم هم ارزش خود را در طول زمان ثابت کرده است. دور انداختن یک ویژگی ارزشمند آسان نیست، حتی اگر یک جایگزین جدید و عالی داشته باشید. علاوهبراین هزینههای مربوط به تعویض، آموزش و زمان لازم برای درک ارزش راهکار نرمافزاری جدید مطرح هستند.
بنابراین، حرکت هوشمندانه چیست؟ ادغام سیستمهای فناوری. با ادغام و یکپارچهسازی برنامهریزی مسیر، سیستم ردیابی ریلتایم و سایر سیستمهای فناوری، کسبوکارها میتوانند از چندین مزیت بهره ببرند. این رویکرد نه تنها در هزینهها صرفهجویی میکند، بلکه مدیریت عملیات را سادهتر کرده و آن را کارآمدتر و مؤثرتر میکند. در دنیایی که راهکارهای فناوری نقشی محوری در لجستیک بازی میکنند، یکپارچهسازی کلید موفقیت در مسیرهای میانی است.
تاخیر در عملیات هاب
در حوزه تدارکات میدمایل، چالش بزرگ دیگری که مطرح میشود تاخیر در عملیات هاب است. عملیات هاب حیاتی طیف وسیعی از وظایف حیاتی را شامل میشود؛ از چیدن و بستهبندی گرفته تا اسکن، تخلیه، تشکیل محموله و مرتبسازی بستهها. در این مرحله، یک محدودیت زمانی سفت و سخت وجود دارد؛ مدت زمانی که خودرو نمیتواند فراتر از آن در یک انبار بماند. تجاوز از این محدودیت زمانی میتواند اثری آبشاری داشته باشد و منجر به تاخیر در تحویل به چندین مرکز شود. پیچیدگی این چالش در دورههای اوج تقاضا بزرگتر میشود. از اینرو توجه ویژه به راهکارهای مدرن برای تسریع عملیات دهاب از ضروریات موفقیت زنجیره تامین در مرحله میدمایل و البته ادامه آن در لست مایل است.