اتوماسیون لجستیک؛ فرصتی بزرگ همراه با تهدیدهایی بزرگ‌تر

اتوماسیون لجستیک؛ فرصتی بزرگ همراه با تهدیدهایی بزرگ‌تر

بلاگ مدیرعامل

اتوماسیون لجستیک؛ فرصتی بزرگ همراه با تهدیدهایی بزرگ‌تر

شاید با دیدن این تصویر تنها چیزی که به ذهن نرسد، بحث اتوماسیون است. دقیقا سوال هم همین‌جا است. آیا اتوماسیون همیشه راه‌گشاست؟ چرا با وجود تصور عمومی از اهمیت اتوماسیون، هنوز بسیاری از شرکت‌های بزرگ پستی، بخصوص در شرق دنیا، به این امر اقبال چندانی نشان نداده‌اند؟

البته با گسترش تجارت الکترونیک، بسیاری از شرکت‌های لجستیکی و تحویل بسته، برای بهبود فعالیت‌های خود به دنبال اتوماسیون لجستیک هستند. این مقاله مؤسسه مک‌کینزی نگاه جالب و آینده‌نگرانه‌ای به اجرای اتوماسیون لجستیک، و موانع این کار داشته که در بردارنده نکات مهمی برای فعالان پست و لجستیک است. از این به بعد قرار است هر ماه، مقاله‌ای را در موضوع پست و لجستیک در سایت تی‌هاب منتشر کنم و امیدوارم برای اهالی این صنعت مفید و قابل استفاده باشد.

با احترام

رضا بازرگان

 

 

تاریخچه‌ی لجستیک در واقع تاریخچه اتوماسیون هم هست؛ از موتور بخار گرفته، لیفتراک و تا ربات‌هایی که برای جمع‌آوری و بسته‌بندی استفاده می‌شوند، همگی از پیشرفت‌های اتوماسیون محسوب می‌شوند. علاقه امروزی به ماشین‌آلات جدید سابقه‌ای طولانی دارد، گر چه این علاقه چند سالی فروکش کرده بود. به دلیل عوامل بسیاری، اتوماسیون در اولویت اصلی شرکت‌های لجستیکی قرار می‌گیرد؛ مهم ترین عوامل این سه مورد هستند: کمبود فزاینده‌ی نیروی کار، افزایش تقاضا از خرده فروشان آنلاین و برخی پیشرفت‌های اخیر تکنولوژی.

با وجود این عواملْ موسسه جهانی مک‌کینزی تخمین می‌زند، صنعت حمل‌و‌نقل و انبارداری سومین پتانسیل اتوماسیون را دارا است. شرکت‌های لجستیکی و تحویل بسته (که در این مقاله به طور کلی «شرکت‌های لجستیکی» نامیده می‌شوند) به‌طور خاصی از اتوماسیون سود می‌برند؛ اتوماسیون برای سایر شرکت‌های حمل‌و‌نقل نیز، از جمله شرکت‌های باربری و اپراتورهای بندر، فرصت خوبی محسوب می‌شود.

با وجود فرصت‌های اتوماسیون، اکثر شرکت‌های لجستیکی هنوز اقدام به این کار نکرده‌اند که در ادامه به‌ آن‌ها اشاره خواهد شد. همچنین عواملی وجود دارند که سرعت فرآیند خودکارسازی شرکت را و نیرویی که آن را به سمت اتوماسیون سوق می‌دهد، کاهش می‌دهند.

پنج دلیلی که باعث ایجاد تردید در شرکت‌ها می‌شوند به این ترتیب هستند:

  • رقابت شدیدا پویا در تجارت الکترونیک
  • مشخص‌نبودن این‌که کدام فناوری‌ها مزایای بیش‌تری دارند
  • مشکلات به دست آوردن ابزار جدید
  • عدم‌اطمینان ناشی از [موفقیت] طرح‌های کانال‌های یکپارچه توزیع (omnichannel)
  • عدم تقارن بین مدت زمان قرارداد با شرکت‌های ارسال‌کننده و عمر تجهیزات اتوماسیون و مراکز توزیع

در این مقاله به بررسی ۳ دلیل برای اتوماسیون و ۵ عامل مانع از سرمایه‌گذاری روی آن پرداخته می‌شود. سپس استراتژی‌های پیشنهادی مک‌کینزی در زمینه آماده سازی شرکت‌های لجستیکی برای آینده‌ای نامشخص، بیان می‌شوند.

۳ دلیل برای انتخاب اتوماسیون

در نگاه اول، اتوماسیون راه حل مناسبی برای ۳ مشکل اصلی است که شرکت‌های لجستیک با آن‌ها روبرو هستند.

۱. کمبود نیروی کار

از کسی پنهان نیست که نیروی کار (ثابت و غیر دورکار) حداقل در ایالات متحده، به شدت کم شده است.

اگرچه بسیاری از مشاغلی که ممکن است در آینده خودکار بشوند در حال حاضر دشوار هستند، اما این به آن معنا نیست که اتوماسیون هیچ تاثیری بر نیروی کار نخواهد داشت. این اتفاق (اتوماسیون) خواهد افتاد و [در این صورت] شرکت‌ها باید هزینه‌های قابل توجهی را به کارمندان خود پرداخت کنند. در سال ۲۰۱۷، اداره‌ی آمار کار ایالات متحده تخمین زد که نزدیک به چهار میلیون آمریکایی در انبارها، به عنوان سرپرست و متصدی مواد و یا در قسمت بسته‌بندی کار می‌کنند. این تعداد تقریبا ۳ درصد از کل نیروی کار [این کشور] است و این افراد در مجموع بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار دستمزد سالانه دریافت می‌کنند. مطمئناً اتوماسیون باعث از کار‌انداختن همه‌ی این کارگران نخواهد شد و بسیاری از آن‌ها، می‌توانند به مشاغل جدیدی که شامل همکاری و نگهداری ماشین‌آلات جدید است، روی بیاورند. اما اگر فقط بخشی از این مشاغل هم از بین برود، بازهم یک آشفتگی قابل‌توجه رخ می‌دهد.

 

۲. افزایش تقاضا از خرده فروشان آنلاین

تجارت الکترونیک درحال بازسازی کل صنعت لجستیک است و افزایش شدید فروش آنلاین، به‌خوبی دیده می‌شود. به عنوان مثال، فروش آنلاین در ایالات متحده طی دهه گذشته، سالانه به طور متوسط ۱۵ درصد رشد داشته و تنوع کالاها به طرز چشم‌گیری گسترش یافته ‌است. این [مسأله] برای شرکت‌های لجستیکی خوب بوده است. آمارهای مکینزی برای آمریکا، تخمین می‌زنند که به ازا هر ۱۰۰ دلار فروش از طریق تجارت الکترونیک، این شرکت‌ها (و خرده‌فروشان الکترونیکی) ۱۲ تا ۲۰ دلار درآمد دارند که در مقایسه با درآمد 3 تا 5 دلاری از لجستیک سنتی، [درآمدها] افزایش چشم‌گیری داشته ‌است.

اما حتی با وجود بهره‌مندی شرکت‌های لجستیک از رشد فزاینده، این تجارت بدون چالش نیست. بسیاری از شبکه‌های مبتنی بر مدل تجاری-تجاری (B2B) در تلاش برای انطباق با مدل B2B2C (تجاری-تجاری-مشتری) هستند. بسیاری از شرکت‌های بزرگ لجستیکی با استفاده از مدل B2B، سفارش‌ها تجارت الکترونیک را انجام می‌دهند. برخی از شرکت‌های لجستیکی گاهی مایل به استفاده از تجارت الکترونیک، مانند [استفاده از] شرکت آمازون، به عنوان یک استراتژی قیمت‌گذاری (Loss Leader) برای افزودن تجارت به بخش‌های حمل‌و‌نقل خود بوده‌اند. اما با افزایش حجم سفارش‌ها، پیچیدگی‌هایی به وجود می‌آید. به نظر می‌رسد در اینجا نیز اتوماسیون یک راه‌حل مناسب باشد.

۳. پیشرفت‌های اخیر تکنولوژی اتوماسیون

دلیل سومی هم برای افزایش علاقه به اتوماسیون وجود دارد؛ فناوری اتوماسیون مسیری طولانی را طی کرده است و امکانات جذابی را ارائه می‌دهد. انبار کاملاً خودکار (Ocado Retail) پتانسیل چندین فناوری جدید را نشان داده‌است که توسط مخاطبان بی‌شمار YouTube مشاهده شده‌است. (از اینجا ببینید). علاوه بر این، شرکت‌های دیگری مانندCommonSense Robotics (CommonSense) ، GreyOrange و XPO Logistics، پیشنهادات جدید و جذابی را ارائه می‌دهند.

این سه عامل باعث می‌شوند سرمایه‌گذاریِ بیش‌تر در اتوماسیون، یک برگ برنده به نظر برسد. در واقع بسیاری از همین طریق، در حال دستیابی به موفقیت هستند. سیستم‌های جدید حمل‌و‌نقل پالت خودکار برخی از شرکت‌ها، تا ۵۰ درصد زمان پردازش حمل‌و‌نقل را کاهش می‌دهند. همچنین شرکت DHL International (DHL) تقریبا ۱۰۰ پایگاه خودکار تحویل بسته را در سراسر آلمان ایجاد کرده است، تا کنترل و توزیع دستی بسته‌ها توسط پرسنلِ تحویل را کاهش دهد.

تا سال ۲۰۳۰، الگوی لجستیکی کاملاً جدیدی در گذاشته خواهد شد و بسیاری از فعالیت‌ها می‌توانند تا آن سال خودکار شوند؛ زیرا هوش مصنوعی، بسیاری از فعالیت‌های تکراری را که شرکت‌های لجستیکی انجام می‌دهند، بر عهده می‌گیرد. ما انتظار داریم که در آینده انبارهای کاملاً خودکاری را که وسایل نقلیه اتوماتیک در راهروها آن حرکت می‌کنند، مشاهده کنیم. علاوه بر این، مدیرانی که دارای عینک‌های واقعیت افزوده هستند می‌توانند کل عملیات را زیرنظر داشته باشند، تا هم افراد و هم ربات‌ها را هماهنگ کنند. سیستم‌های مدیریت انبار می‌توانند موجودی را در لحظه بررسی کرده و اطمینان حاصل ‌کنند که آن با سیستم سفارش مطابقت دارد. همینطور چاپگرهای 3 بعدی می‌توانند، قطعات یدکی ساخته شده را برای سفارش جدا کنند.

 

پنج دلیل برای تردید در اتوماسیون

شرکت‌های لجستیک شیفتهی پتانسیل اتوماسیون هستند، اما وجود تهدیداتی باعث می‌شود که محتاط باشند و محافظه‌کارانه سرمایه‌گذاری کنند. تحقیقات مک‌کینزی تخمین می‌زند که سرمایه‌گذاری در اتوماسیون انبارها، کم‌ترین رشد را در زمینه لجستیک خواهد داشت؛ این نرخ تا سال ۲۰۲۵ در حدود 3 تا 5 درصد در طول سال است. این مقدار تقریباً برابر نیمی از نرخ مشتریان شرکت‌های لجستیک، مانند خرده‌فروشی و خودرو (۶ تا ۸ درصد) و داروسازی (۸ تا ۱۰ درصد) است.

پنج عامل مانع گسترش اتوماسیون شده‌اند و در عین حال، این عوامل روی دیگرِ نیروهای تشویقی اتوماسیون هستند؛ عواملی از جمله تجارت الکترونیک و پیشرفت فناوری. همچنین مسائلی چون مشکلات خریدکردن، احتمال تغییر در زنجیره تأمین یکپارچه توزیع و خطرات مرتبط با قراردادهای کوتاه‌مدت نیز، وجود دارند.

 

۱. دشمنان دوست‌نما و همکاری با رقیبان: تب و تاب خارق‌العاده رقابت در تجارت الکترونیک

برای استفاده از فرصت بزرگ تجارت الکترونیک، هر شرکت لجستیکی باید دو نکته‌ی اساسی سرعت و تنوع را در نظر داشته باشد. تحویل روزانه‌ی یک میلیون واحد نگه‌داری موجودای (SKU) را در نظر بگیرید. برای پرداختن به این سفارش، اتوماسیونِ گسترده‌تر در چیدن، بسته‌بندی و مرتب‌سازی، یک فرصت سرمایه‌گذاری بی‌دردسر به نظر می‌رسد. اما تب و تاب خارق‌العاده بین شرکت‌های لجستیک و مشتریان تجارت الکترونیک، باعث می‌شود تا بسیاری از شرکت‌های لجستیک دچار تردید شوند. این خطر از چند طریق بروز می‌کند: یکی این که شرکت‌های [فعال در] تجارت الکترونیک قدرت خرید زیادی دارند و اگر پیشنهاد شرکت لجستیک مطابق میلشان نباشد، می‌توانند به راحتی طرح خود را به رقیبان دیگر بسپارند. این امر می‌تواند قیمت‌ها را پایین نگه دارد و ممکن است، شرکت‌های لجستیک را به دلیل عدم کسب بازده‌ مناسب، از سرمایه‌گذاری کلان در اتوماسیون باز دارد.

ناهمواری دیگر [در مسأله گسترش اتوماسیون] این است که اکثر شرکت‌های بزرگ تجارت الکترونیک، مانند Amazon و JD.com، توانایی‌های لجستیکی خود را ایجاد کرده‌اند. در واقع طبق تخمین‌ها، اگر واحد لجستیک آمازون را یک شرکت جداگانه درنظر بگیریم، این شرکت پنجمین شرکت بزرگ لجستیکِ شخص ثالث در جهان خواهد بود.

قطعا کار با این شرکت‌ها، می‌تواند چالش‌هایی را برای شرکت‌های ارسال‌کننده ایجاد کند. غول‌های آنلاین با داشتن حجم وسیع داده‌ و مقیاس قابل توجه [فعالیت]، می‌توانند به راحتی محصولات دارای برچسب سفید (white-label products) را با قیمتی کم‌تر از پیشنهادات شرکت های ارسال‌کننده آن‌ها ارائه دهند. اما بسیاری از شرکت‌های ارسال بر این باورند که مزایای آن‌ها از ریسک‌های احتمالی بیش‌تر است. غول‌های آنلاین، بخش لجستیک داخلی خود را ابتدا در پردرآمدترین مکان‌ها، مانند شرکت تحویل بسته در مناطق متراکم شهری مستقر می‌کنند. سپس به آرامی در مناطق دیگر گسترش پیدا می‌کنند. با این کار، آن‌ها به تدریج شرکت‌های لجستیکی دیگر را به سمت خدمات کم‌بازده‌تر سوق می‌دهند که ممکن است، سرمایه‌گذاری در اتوماسیون را توجیه نکند. اقداماتی مانند ساخت انبارهای بیش‌تر در فواصل کم و تحویل بسته‌ها همزمان با خدمات تحویل فوری، قدم‌های محکمی هستند که شرکت‌های بزرگ تجارت الکترونیک برای اجرای برنامه‌هایشان برداشته‌اند و باید شرکت‌های لجستیک با دقت روند تغییرات را زیرنظر داشته باشند.

چالش ویژه‌ای که شرکت‌های تجارت الکترونیک با آن روبرو می‌شوند این است که روند تقاضا، بسیار فزاینده ‌است و حتی در زمان عید یا روز ولنتاین و روزهای خاص دو برابر می‌شود. در روز مجردها در سال ۲۰۱۷، Cainiao که بخش لجستیک شرکتAlibaba  است، ۸۱۲ میلیون سفارش را پردازش کرد که هشت برابر بیش‌تر از مقدار سفارش در روزهای عادی محسوب می‌شود. اگر شرکت‌های لجستیک بخواهند انتظارات مشتری را در زمان انفجار تقاضا برآورده کنند، برای سه چهارم سال ظرفیت اضافی قابل‌توجهی خواهند داشت. و اگر آن‌ها ظرفیت کافی برای زمان انفجار تقاضا ایجاد نکنند، غول‌های تجارت الکترونیک انگیزه بیش‌تری برای انحصار این عرصه و افزایش امکانات خود خواهند داشت؛ همان‌طور که شرکت Amazon پس از فصل کریسمس ۲۰۱۳ این کار را انجام داد.

 

 

۲. پیشرفت سریع فناوری: مشخص‌نبودن این‌که کدام فناوری‌ها مزایای بیش‌تری دارند

مشاوران مکینزی پس از بررسی منابع، بیش از ۵۰ فناوری را یافتند که می‌تواند بخشی از زنجیره تأمین، از جمله بسیاری از بخش‌های لجستیک را خودکار کند (تصویر ۱). این فناوری‌ها از مرحله‌ی تئوری جلوتر هستند، اما هنوز هیچ کدام به طور گسترده مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. سوالی که شرکت‌های لجستیک (و شرکت‌های انبارداری) با آن روبرو هستند، بسیار ساده است: کدام یک از این فناوری‌ها سود بیش‌تری به همراه دارند؟

 

 

یافتن جواب بسیار دشوار است، [چرا که] هیچ کس مایل به خرید یک فناوری که مدت کوتاهی پس از اجرا منسوخ می‌شود، نیست. انتخاب یک فناوری نه‌چندان مناسب باعث می‌شود که شرکت، نسبت به رقبایی که انتخاب بهتری داشته‌اند، کارآیی کم‌تری داشته باشد و حتی وضعیت آن‌ها را نسبت به سایر رقبا که به‌هیچ‌وجه سرمایه‌گذاری نکرده‌اند، بدتر کند. هزینه حذف و جایگزینی تجهیزات، که بیش‌تر آن‌ها دچار استهلاک چندانی هم نشده‌اند، سرمایه‌گذاران را دچار مشکلات بی‌پایانی خواهدکرد.

 

3. مشکلات خرید و به دست آوردن ابزار جدید

 

حتی اگر یک شرکت لجستیک انتخاب بسیار خوبی در مورد خرید تجهیزات اتوماسیون انجام دهد، ممکن است با مشکل دیگری روبرو شود. تولیدکنندگان برجسته اتوماسیون انبار از سال ۲۰۱۴، درآمد چشم‌گیری با رشد سالانه ۱۵ تا ۲۰ درصدی کسب کرده‌اند. در بسیاری از موارد، از همین اکنون لیست سفارش‌های آن‌ها پرشده است. در سال ۲۰۱۷ لیست سفارش‌ها در صنایع Vanderlande به بالاترین حد خود رسید. گفتگوی ما با بسیاری از خریداران احتمالی، به ویژه در شرکت‌های بسته‌بندی، حاکی از آن است که تولیدکنندگانی که با تمام ظرفیت کار می‌کنند، حتی نمی‌توانند قیمت پیشنهادی برای آن‌ها را فراهم کنند.

بخشی از مشکل این است که تولیدکنندگان، هنوز در مقیاس وسیع کار نمی‌کنند. بسیاری از شرکت‌ها، همچنین رهبران بازار، بر طیف محدودی از فناوری و راه حل‌ها متمرکز شده‌اند. قابل ذکر است که شرکت‌های بزرگ فناوری، در حال راه‌اندازی سرمایه گذاری‌های نوپایی در اتوماسیون هستند. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۵، شرکت Siemens، ۵۰ درصد سهام Magazino، یک شرکت نوپا که ربات‌های جمع‌آوری خودکار را می‌سازد، به خود اختصاص داد. پس از رفع آشفتگی ممکن است برخی از شرکت‌های بزرگتر که توانایی بیش‌تری برای پاسخگویی به تقاضا دارند، ظهور کنند. چنین شرکت‌هایی در نهایت از قدرت قیمت‌گذاری بالاتری نیز برخوردار خواهند بود.

یک از دلایل برخی سردرگمی‌ها در شرکت‌های لجستیک، این است که آن‌ها نمی‌دانند واقعاً به کدام یک از تجهیزات پیشرفته نیاز دارند. غالباً تجهیزات موجود در سفارش خرید یا گران‌تر از حد واقعی هستند. حتی مشاهده شده‌است که قیمت خرید تجهیزات مشابه، تا 50 درصد هم متفاوت بوده‌است.

 

4. تغییرات سریع در شبکه‌های توزیعِ شرکت‌های ارسال: عدم اطمینان ناشی از طرح‌های کانال‌های توزیع یکپارچه

خرده فروشان سنتی با توسعه شبکه‌های توزیع خود به سیستم‌های کانال‌های یکپارچه توزیع که به مصرف‌کنندگان این امکان را می‌دهد تا اقلام را از طریق هر شبکه خریداری و دریافت کنند، نسبت به حمله‌ی تجارت الکترونیک واکنش نشان می‌دهند. مصرف‌کنندگان می‌توانند به سبک کلاسیک تجارت الکترونیک، آنلاین خرید کنند و بسته‌های خود را در منزل تحویل بگیرند، یا به روشی مطلوب‌تر، آنلاین سفارش دهند و در فروشگاه‌ها تحویل بگیرند. همین‌طور مصرف‌کنندگان می‌توانند در فروشگاه خرید کنند و مرسوله‌ها را در خانه دریافت کنند و البته، امکان خرید و تحویل در فروشگاه هنوز هم وجود دارد. علاوه بر این موارد، مصرف‌کنندگان می‌خواهند که تحویل کالاها با سرعت بیش‌تری انجام شود که طبیعتا، به ظرفیت ذخیره‌سازیِ مکانیِ بیش‌تری نیاز دارد و باعث ایجاد پیچیدگی‌ می‌شود. ساختن یک زنجیره تأمین برای پشتیبانی از یک سیستم توزیع یکپارچه، بسیار پیچیده است (در مجموعه تصویر ۲٬ انواع این تغییرات در زنجیره تامین را مشاهده می‌کنید).

 

 

 

این مسائل، تردیدها و سوالات زیادی را به همراه دارند؛ به طور مثال، انبارهای ذخیره‌سازی کوتاه‌مدت کجا باید ساخته شوند؟ چه سهم از سفارش‌ها B2C باید در آن‌ها لحاظ شود؟ و شاید مهم‌ترین سوال، این باشد که چه نوع و تا چه‌اندازه از اتوماسیون ایده‌آل است؟ شرکت‌های ارسال‌کننده هم سوالاتی از این دست دارند که در بخش «چشم‌انداز شرکت‌های ارسال مرسوله» به آن می‌رسیم.

 

۵. قراردادهای بسیار کوتاه‌مدت: عدم تقارن بین مدت زمان قرارداد با شرکت‌های ارسال‌کننده و عمر تجهیزات اتوماسیون و مراکز توزیع

بیشتر قراردادهای لجستیک حدود سه سال یا بیش‌تر جریان دارند که نسبت به گذشته، بسیار کوتاه‌تر شده‌اند. شرکت‌های ارسال مرسوله سعی کرده‌اند که با مناقصه‌های بیش‌تر، هزینه‌ها را کاهش دهند و به دنبال انعطاف‌پذیری بیش‌تر، برای پاسخ‌گویی به تغییرات سریع در تقاضای مشتریان هستند. این روند، فشار قابل‌توجهی بر شرکت‌های لجستیک وارد کرده است. از آن‌جا که آن‌ها معمولاً بخش‌هایی را با یک مشتری‌ ویژه توسعه می‌دهند، باید سرمایه‌گذاری مورد نیاز برای افزودن مشتری جدید را به دقت محاسبه کنند. با وجود ضرورت سرمایه‌گذاری قابل‌توجه‌ در ابتدای کار، قراردادهای لجستیک اغلب برای دو سال پیاپی سودآور نیستند. این یعنی آن‌ها فقط یک سال یا کمی بیش‌تر برای سود‌آوری فرصت دارند، تا زمانی که مذاکرات دوباره آغاز شوند. سرمایه‌گذاری‌های بزرگ در اتوماسیون، می‌تواند روند بازگشت به عقب را تسریع کند و شرکت‌های لجستیک را در معرض خطر تغییر شرکت ارائه‌ی خدمات قرار دهد. این امر باعث می‌شود، در حالی که شرکت شخص ثالث لجستیک به دنبال یک مشتری جدید است، امکانات و تجهیزات اتوماسیون بلااستفاده بماند.

در آینده ممکن است، برنامه‌ریزی قرارداد حتی دشوارتر شود. تجارت الکترونیک، به ویژه در مناطق شهری، به شبکه‌های متراکم نیاز دارد، اما هیچ مشتری‌ای نمی‌تواند، کاملا از یک شبکه تمام‌عیار پشتیبانی کند. بنابراین شرکت‌های لجستیکی باید قبل از مشخص‌شدن تقاضا و حتی قبل از بسته‌شدن قرارداد، انبارهای ذخیره‌سازی کوتاه مدت و فناوری اتوماسیون را خریداری کنند.

 

استراتژی‌های زمان تردید چیست؟

در این شرایط مبهم، شرکت‌های لجستیکی قراردادی چه کاری باید انجام دهند؟ همان‌طور که بحث شد، هیچ استراتژی اتوماسیونی وجود ندارد که بتواند تماما، موفقیت یک شرکت را تضمین کند. در این بخش از مقاله مک‌کینزی راهنمایی‌هایی را برای رفع ابهام‌ها ارائه می‌دهد.

 

لجستیک قراردادی (Contract logistics)

تغییرات بزرگی که در مورد آن‌ها بحث کردیم (رشد تجارت الکترونیک، زنجیره‌های تأمین کانال‌های توزیع یکپارچه و فناوری‌های جدید اتوماسیون) لجستیک قراردادی را با فرصتی مناسب برای موثرسازی ارزش پیشنهادی (value proposition) خود روبرو کرده که در گذشته به یکی از دو عامل زیر متکی بوده‌است:

  • خدمات بهتر: شرکت‌های لجستیک قراردادی برای پاسخگویی به نیازهای شرکت‌های ارسال مرسولهی کوچک، که معمولاً فاقد توانایی و مقیاس لازم برای کنترل و مدیریت شرایط پیچیده هستند، خدمات بسیار سفارشی مانند بسته‌بندی متفاوت، مدیریت استرداد محصول و بسته‌بندی و تحویل با سرعت بالا را ارائه می‌دهند.
  • کارایی خوب در مقیاس بزر‌گ‌تر: شرکت‌های لجستیک قراردادی با ارائه خدمات به مشتریان متعدد، توانایی و تخصص مورد نیاز برای بهبود کارایی انبارداری را به دست می‌آورند؛ به عنوان مثال برنامه‌ریزی شیفت‌ها در زمان شلوغی. برای بسیاری از شرکت‌های ارسال مرسوله‌ی بزرگ و کوچک، نداشتن این توانایی‌ها دلیل اصلی مراجعه به منابع دیگر برای تأمین انبار خود بوده‌است.

از نظر ما اتوماسیون هنوز برای ارائه خدمات پیچیده‌تر از حد معمول، مفید نیست؛ مثلا زمانی که یک کارگر باید تصمیم بگیرد که آیا یک جفت کفش ورزشی برگشت‌خورده، آماده‌ی‌ بسته‌بندی و ارسال مجدد هست یا نه. بازکردن بسته به شیوه‌ی درست (مشتریان معمولا برای پس‌دادن محصولات، از هر چیزی برای بسته‌بندی مجدد حتی کیسه‌های پلاستیکی سوپرمارکت استفاده می‌کنند)، تشخیص وضعیت کالای برگشتی و سپس انتخاب صحیح مرحله‌‌ی بعدی پردازش، کاری نیست که یک ربات بتواند به راحتی انجام دهد.

با این حال بسیاری از تجهیزات اتوماسیون، برای افزایش بهره‌وری از سه طریق موثر هستند. اتوماسیون برای ارسال و حمل محصولات، به ویژه در کارهایی که به سرعت زیادی نیاز دارند، مناسب است. اتوماسیون می‌تواند، وابستگی به نیروی کاری که در حال کاهش است را از بین ببرد. همچنین اتوماسیون می‌تواند، توان عملیاتی را در فضای کوچک بالاتر ببرد. با توجه به بازار رقابتی خرید و اجاره‌ی انبارها، به ویژه در نزدیکی مراکز شهر، انگیزه‌ تجاری (Business case) برای انتخاب اتوماسیون به طور قابل توجهی افزایش یافته‌است. تولیدکنندگان بزرگ و استارت‌آپ‌هایی مانند CommonSense، این مزیت اتوماسیون را به عنوان محرکِ ارزشِ مرکزی شرکت‌هایشان شناسایی کرده‌اند. همچنین اتوماسیون می‌تواند در زمان اوج سفارش‌ها، کمک بزرگی باشد. انگیزه تجاری برای اتوماسیون، اغلب به میانگین توان عملیاتی وابسته است. حتی با این شرایط هم، اتوماسیون می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد. اما این به این معنی است که بسیاری از تجهیزات، در اکثر مواقع سال بلااستفاده باقی می‌مانند؛ زیرا فقط برای یک یا دو شیفت در روز استفاده می‌شوند. [البته] در زمان اوج سفارش‌ها، می‌توان این تجهیزات را به راحتی و با اضافه‌کردن شیفت سوم به کار ‌انداخت. با این کار، اضافه‌کردن تعداد زیادی از کارکنان پاره‌وقت برای انبار که به عنوان مثال در تعطیلات به‌ندرت مایل به کار هستند، ضرورتی ندارد. ازنظر افزایش نرخ بهره‌وری، اتوماسیون در حال حاضر گزینه‌ی موثری محسوب می‌شود.

چگونه شرکت‌های لجستیک قرارداد می‌توانند از این فرصت، نهایت استفاده را ببرند؟

 با تکثیر تجهیزات تخصصی، بیش از ۲۰ فعالیت لجستیکی به زودی مکانیزه می‌شوند. همچنین تقریباً هر شرکت لجستیکی در حال حاضر برای انتخاب تجهیزات متناسب با اهداف خود، تهیه آن ها، جا دادن آن‌ها در انبارها، نگهداری و آموزش‌دادن کارکنان برای استفاده از آن‌ها، نیاز به راهنمایی دارد. شرکت‌های لجستیک قرارداد به واسطه مقیاس وسیع و تجربه‌شان، می‌توانند این نیازها را برآورده کنند و با ارائه تخصص، نرخ بهتر خرید و دانش عملیاتی عمیق، تبدیل به شرکای همیشگی مشتریان خود شوند. اما برای دستیابی به این مرحله، شرکت‌های لجستیک قرارداد باید این دو توصیه را جدی بگیرند:

  • در درک و به‌کارگیری اتوماسیون پیشتاز باشید: به عنوان مثال، با ارائه‌دهندگان اتوماسیون برای آزمایش تجهیزات جدید همکاری کنید. مقیاس وسیع در این‌جا به کار می‌آید، به ویژه در بخش‌هایی که از انواع خاصی از تجهیزات (مثلا، برای مدیریت کالاهای کوچک یا استرداد محصول) استفاده می‌شود.
  • استراتژی‌های بازاریابی را جدی بگیرید: بخشهایی از بازار را که این استراتژی‌ها به خوبی در آن‌ها عمل می‌کنند، بشناسید و سعی کنید که مشتریان این حوزه‌ها را مورد هدف قرار دهید و ارزش پیشنهادی را به درستی به آن‌ها منتقل کنید. با رشد تجهیزات اتوماسیون، این نیاز به وجود می‌آید که شرکت‌ها در یک حوزهی خاص به طور تخصصی کار کنند، زیرا اکثر ماشین‌آلات به‌اندازه نیروی کار انسانی منعطف نیستند. شرکت‌های لجستیک قرارداد، باید مزایای خاص خود را برای هر کدام از مشتریانشان تعریف و تفهیم کنند.

ارائه بهترین خدمات با کمترین هزینه در یک بخش مشخص، یک ارزش پیشنهادی قوی ایجاد می‌کند. تجربه به دست آمده از این کار همچنین می‌تواند به کاهش برخی از مشکلات مربوط به قرارداد کمک کند؛ به طور مثال، روابط عمیق ایجادشده توسط یک شریک و مشاور واقعی احتمالاً منجر به قراردادهای پایداری می‌شود که می‌توانند، بازده بیش‌تری را برای مدت طولانی‌ به همراه داشته باشند. البته ازدست‌دادن مشتری ممکن است همچنان رخ دهد، اما وقتی این اتفاق می‌افتد، تجربه و نقش پیشگام آن شرکت در بازار، می‌تواند جایگزین‌هایی را جذب کند و نگرانی‌ها برای قدیمیشدن تجهیزات را کاهش دهد. در صورت عدم تمایل یک مشتری خاص به همکاری و شراکت، بهتر است که شرکت‌های لجستیک قراردادْ تجهیزات مختص به آن مشتری را خریداری نکنند.

با این حال، داشتن تجربه کافی و پشتیبانی، ممکن است برای سودآوری کلیه قراردادها کافی نباشد. شرکت‌های لجستیک قراردا،د باید در مورد قیمت‌گذاری هم هوشمندانه عمل کنند. قدرت مشوق‌ها، مانند افزودن شرایط جذاب برای تمدید قرارداد یا مجازات‌ها در صورت فسخ قرارداد، قبل از سودآوری قابل اغماض نیست.

شرکت‌های تحویل بسته (Parcels)

برای شرکت‌های تحویل بسته، ملاحظات استراتژیک کمی ساده‌تر است. میزان تقاضا رو به افزایش است و همچنین، نیاز به افزایش سرعت و اطمینان حس می‌شود. با درنظرگرفتن این مسائل، مشخص است که شرکت‌های بسته‌بندی به اتوماسیون نیاز دارند. البته بسیاری از این شرکت‌ها فرآیند اتوماسیون را شروع کرده‌اند. شرکت DHL حدود ۷۵۰ میلیون یورو در شبکه‌ی ‌تحویل بسته‌ی کشور آلمان سرمایه‌گذاری کرده و United Parcel Service (UPS)، از یک برنامه بلندمدت برای سرمایه‌گذاری چندین برابری خبر داده‌است.

با این وجود، شرکت‌های تحویل بسته با سوالاتی از قبیل سوالات زیر روبرو هستند:

 

چه نوع تجهیزاتی باید نصب شود؟

 شرکت‌های تحویل بسته در سراسر جهان، دو گزینه روی میز دارند: یکی نصب تجهیزات بزرگی است که اکثرِ قریب به اتفاق بسته‌ها را تحمل می‌کنند، مثلاً آن‌هایی که حداکثر تا ۱۲۰ کیلو وزن دارند و از نظر ابعاد ۶۰ در ۶۰ سانتی متر هستند. این گزینه به دلیل انعطاف‌پذیری که برای دربرگرفتن بسته‌های متنوع دارد، ارزش بالاتری دارد. شرکت‌های دیگر بر روی تجهیزات طراحی شده برای کالاهای کوچک‌تر تمرکز کرده‌اند، زیرا تجارت الکترونیک شامل موارد سبک‌تر (کمتر از ۵ کیلوگرم) هم می‌شود که به طور معمول، کوچک‌تر از جعبه کفش هستند. این نوع تجهیزات، انعطاف‌پذیری کمتری دارند؛ زیرا از عهده حمل وسایل بزرگ برنمی‌آیند، اما اغلب نصب و کارکردن با آن‌ها هزینه‌ی کم‌تری دربر دارد.

برای تصمیم‌گیری، شرکت‌ها باید دو نوع داده را بررسی کنند: روند تغییر‌اندازه بسته‌ها در یک دوره و نرخ رشدی که هر ‌اندازه داشته است. اگر داده‌ها نتیجه‌ی قطعی نداشته باشند، بهتر است که یک ظرفیت پایه انعطاف‌پذیر برای تجهیزات بزرگ ایجاد شود. سپس تجهیزات برای بسته‌های کوچک‌تر، که در زمان اوج سفارش‌ها برای تجارت الکترونیک به کار می‌آیند، افزوده شود.

 

کدام مراحل فرآیند بسته‌بندی باید خودکار انجام شود؟

مهم‌ترین مرحله، مرتب‌سازی در هاب ((Hub است. صرفه جویی در هزینه‌های مربوط به نیروی کار، به ویژه در کشورهای پیشرفته، این مورد را به اولویت اول تبدیل می‌کند. تخلیه و بارگیری در هاب، فرآیند پیچیده‌ای محسوب می‌شود. طی پنج سال گذشته تجهیزات بیش‌تری برای این فعالیت‌ها تولید شده است. برخی از تولیدکنندگان ادعا می‌کنند که تجهیزاتشان، می‌تواند بهره‌وری یک کارمند را از ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ مورد تخلیه در هر ساعت، به بیش از ۳۰۰۰ مورد تخلیه‌ی بار در ساعت برساند. با این وجود طبق تجربه ما، این تجهیزات اغلب با مشکلاتی در فرآیند آماده‌سازی بسته‌هایی با شکل‌های مختلف و به ویژه بسته‌های تجارت الکترونیک روبرو می‌شوند. کیسه‌های پلاستیکی، کابوس بسیاری از مهندسان مراکز تحویل بسته هستند.

وقتی صحبت از اتوماسیون بارگیری می‌شود، بسته‌های بزرگ مشکلاتی را ایجاد می‌کنند. تصور کنید که یک کیسه ۲۳ کیلویی غذای سگ، بر روی یک جعبه کوچک و ظریف از اسباب بازی‌های لگو فرود آید. طبیعتا کودکی که اسباب بازی‌ها را دریافت می‌کند، از وضعیت آن راضی نخواهد بود. برای اقلام کوچک‌تر، اتوماسیون سال‌هاست که اجرا می‌شود، اما واکنش مشتریان متفاوت است. به شرکت‌های تحویل بسته توصیه می‌شود که از تولیدکنندگان بخواهند، راه‌حل‌های خود را برای مشکل تنوع بسته‌های شرکت ارائه دهند.

به غیر از هاب‌ها، برخی از شرکت‌های تحویل بسته، مانند DHL، اتوماسیون پایگاه‌های تحویل را آغاز کرده‌اند. از مزایای اصلی این مدل، می‌توان به کاهش نیاز به توزیع دستی و تحویل آسان‌تر بسته‌ها در روز سفارش اشاره کرد. [فرایندی] که در نزدیکی یک شهر انجام شده و سپس به مرکز تحویل منتقل می‌شود. اتوماسیون از این طریق باعث می‌شود که شرکت‌ها، دیگر درباره خدمات کم‌هزینه‌ای که توسط رقبا ارائه می‌شود، نگرانی نداشته باشند.

 

ظرفیت تجهیزات تا چه مقدار باید باشد؟

 پاسخ به این سوال با توجه به رشد تجارت الکترونیک و نوسانات حجم آن، دشوار است. به نظر می‌رسد بسیاری از شرکت‌ها، ترجیح داده‌اند که بیش از حد خودشان را با رشد تجارت الکترونیک درگیر نکنند. شرکت‌های FedEx و UPS ایالات متحده و هلدینگ Yamato ژاپن به آهستگی ظرفیت [تجهیزاتشان] را گسترش می‌دهند. دو دلیل برای این احتیاط وجود دارد که قبلاً آن‌ها را مطرح کرده‌ایم: شرکت‌های فعال در تجارت الکترونیک مانند Alibaba و Amazon، درحال سرمایه‌گذاری بر سیستم‌های تحویل خود هستند و تجارت الکترونیک معمولا بازده کمی دارد. به جای تمرکز بر رشد تجارت الکترونیک، بسیاری از شرکت‌ها در تلاشند تا از تجهیزات اتوماسیون موجود خود بهره‌ی بیش‌تری ببرند؛ مثلا با معرفی محصولات جدید با سرعت‌های مختلف که امکان مرتب‌سازی شبانه‌روزی دارند. این مسئله در ابتدا اضافه‌کردن ظرفیت جدید را به تعویق می‌اندازد، اما در نهایت تمام شرکت‌های تحویل بسته باید تعادل مناسبی بین عملکرد و رشد پیدا کنند.

با وجود این تردیدها شرکت‌های لجستیک می‌توانند آگاهانه تصمیم بگیرند و مدیران لجستیک، چشم‌انداز مفیدی در مورد چگونگی تغییر صنعت (و این‌که چگونه خودشان می‌توانند پیش از آن تغییر کنند) ارائه دهند.

 

چند پاورقی مهم

 

۱. اتوماسیون جریان حمل‌و‌نقل: تغییراتی برای هر بخش

 

 

اتوماسیون به غیر از انبارها و مراکز مرتب‌سازی، زنجیره تأمین را نیز تحت تأثیر قرار خواهدداد. اتوماسیون، فرآیند حمل‌و‌نقل کالاها را به کلی تغییر می‌دهد (تصویر ۳). مک‌کینزی اخیرا بررسی دقیقی در سایر اشکال اتوماسیون بنادر انجام داده‌است (اینجا ببینید). آن‌ها دریافتند در حالی که بنادر فرآیند اتوماسیون را آغاز کرده‌اند، هنوز هزینههایشان جبران نمی شود. علاوه بر این، در حالی که هزینه‌های عملیاتی مطابق انتظار (۱۵ تا ۳۵ درصد) در حال کاهش است، میزان بهره‌وری نیز (۷ تا ۱۵ درصد) کاهش می‌یابد. اپراتورهای بندر می‌توانند چندین راهکار را اتخاذ کنند، تا بتوانند بیش‌ترین بهره را از اتوماسیون ببرند. از جمله اقداماتی که می‌توانند انجام دهند فعال کردن قابلیت‌های آماده برای اتوماسیون به جای خودکار کردن فرآیندهای قدیمی، است. همچنین آن‌ها می‌توانند برای حصول اطمینان از مناسب بودن سرمایه گذاری‌ روی اتوماسیون برای تمام ویژگی‌های عملیاتی بندر، با دقت بیش‌تری به اتوماسیون پروژه‌ها بپردازند.

در حالت‌های دیگر حمل‌و‌نقل، از جمله باربری دریایی و حمل‌و‌نقل هوایی، اتوماسیون باربری کاملاً امکان‌پذیر است، اما احتمالاً به بهره‌وری چندانی منجر نخواهدشد. در مورد حمل‌و‌نقل ریلی، اتوماسیون پایانه‌ها از آن‌جا که محیط کنترل‌شده و فرایندهای تکراری ارائه می‌شوند، می‌تواند گزینه‌ی خوبی برای شروع باشد. پایانه‌های ترکیبی نیز به احتمال زیاد، شاهد افزایش استفاده از ماشین‌های خودکار برای انتقال کانتینرها به داخل و خروج آن‌ها از قطارها خواهند بود. جرثقیل‌های خودکار نیز احتمالاً در آینده‌ی نزدیک ظاهر می‌شوند. در حالی که اتوماسیون خط اصلی قطارها چشم‌انداز بلندمدت‌تری دارد، اپراتورهای راه آهن و دولت‌ها در حال سرمایه‌گذاری در فناوری‌هایی هستند که بنیان‌های موردنیاز برای اتوماسیون را آماده می‌کنند. سیستم‌های کنترل کامل قطار (PTC) یک گام بزرگ به سوی آینده‌ی تماما خودکار است؛ این طرح امکان کنترل خودکار و همزمان مجموعه‌ای از قطارها را فراهم می‌کند. چندین راه‌آهن اروپایی و آمریکایی طرح‌های PTC را در دست اجرا دارند و تعداد کمی نیز، آن‌ را به طور کامل اجرا کرده‌اند.

با گذشت زمان، راه‌آهن‌ها به خودکارسازی خط اصلی ادامه خواهند داد، اما برخی محدودیت‌ها نیز برای آینده ادامه خواهند داشت. به عنوان مثال، قطارهایی که از مسیرهای پرجمعیت عبور می‌کنند یا مواد خطرناک را با خود حمل می‌کنند، همچنان به نظارت نیروی انسانی نیاز دارند.

 

۲. تماشای فناوری‌های اتوماسیون

فناوری‌های اتوماسیون انبار را می‌توان به طور کلی، در دستگاه‌هایی که به جابجایی کالا کمک می‌کنند و مواردی که باعث راحتی حمل‌و‌نقل آن‌ها می‌شود، دسته بندی کرد. در گروه اول، قبلاً خودروهای هدایت شونده خودکار (AGVs) را دیده‌ایم که کیسه‌ها و پالت‌ها را جابجا می‌کنند. موارد جدید، در واقع تجهیزات و نرم‌افزارهایی هستند که برای مقاوم سازی مجدد لیفتراک‌های استاندارد و خودکارسازی آن‌ها مورد نیازند. مثلا تجهیزاتی که می‌تواند هر زمان که لازم باشد، از جمله در زمان اوج سفارش‌ها، روشن شود و هنگامی که تقاضا کم‌تر است به صورت دستی کنترل شود. از دیگر فناوری‌های اخیر می‌توان به ربات‌های هوش جمعی (swarm robots)، که معروف‌ترین‌شان ربات‌های Kiva از شرکت Amazon هستند، اشاره کرد. این ربات‌ها، قفسه‌ها را همراه با کالاها به ایستگاه‌های تحویل منتقل می‌کنند. در ادامه می‌توان نوار نقاله‌های پیشرفته‌ای را که می‌توانند کالاها را به هر جهتی منتقل کنند، مثال زد. از موارد دیگر این تجهیزات، سیستم‌های پیشرفته ذخیره‌سازی و استرداد خودکار (AS/RSs)  که کالاها را در قفسه‌های بزرگ ذخیره می‌کنند و شاتل‌های رباتیک که به صورت سه بعدی روی ریل‌های متصل به سازه حرکت می‌کنند، هستند.

دستگاه‌های جدید، جابجایی، جمع‌آوری و روی‌هم‌چیدن کالاها را خودکار می‌کنند. سیستم‌های جمع‌آوری معمولاً شامل یک بازوی رباتیک با حسگرهایی است که می‌تواند، شکل و ساختار یک جسم را تعیین کند و سپس آن را حمل کند. برخی از دستگاه‌ها، ثابت مانده و کالاها بر روی آن قرار می‌گیرند (این کار اغلب توسط AGV‌ها انجام می‌شود). بقیه‌ی دستگاه‌ها، خودشان مرسوله‌ها را جابجا می‌کنند. دستگاهTORU cube  از شرکت  Magazinoنمونه ای از گروه دوم است (اینجا ببینید).

با رونق تجارت الکترونیک، مرتب‌سازی کارآمد، به ویژه در عملیات بسته‌بندی، اهمیت زیادی پیدا کرده است. سیستم‌های پیشرفته نوار نقاله، از اسکنرهایی استفاده می‌کنند که می‌توانند بارکدهای موجود در هر طرف بسته را برای تعیین عملکرد مناسب شناسایی کنند. دستگاه‌های خودکار که برای روی‌هم‌چیدن مرسوله‌ها به‌کار می‌روند، از بازوهای رباتیک برای ساخت پالت‌های مناسب استفاده می‌کنند، این کار اغلب با استفاده از تجزیه‌وتحلیل پیشرفته& برای تعیین مکان مناسب برای هر مرسوله انجام می‌شود.

علاوه‌ بر ماشین‌هایی که عملکرد دست و بازوی انسان را تقلید می‌کنند، سایر نوآوری‌ها باعث بهبود بهره‌وری افراد در انبارها می‌شود. در حال حاضر در انبارها از پهپاد برای مدیریت موجودی انبار و مدیریت حیاط استفاده می‌شود. انتظار می‌رود که استفاده از پهپادها برای کاربردهای مشابه، رو به افزایش باشد. ربات‌های اسکلت خارجی، مثل دستکش‌های الکترونیک یا دستگاه‌های توان افزا برای پا، توان حرکتی انسان را با قدرت مکانیکی افزایش می‌دهند. این سیستم‌ها دارای موتورهای الکتریکی هستند که قدرت فرد را افزایش می‌دهند، تا بتوانند کالاهای بیش‌تری (مثلاً وسایل سنگین‌تر) را با ایمنی بالاتری جابجا کنند.

 

۳. چشم‌انداز شرکت‌های ارسال مرسوله

شرکت‌های ارسال‌کننده (Shippers) نیز مثل تولیدکنندگان و خرده‌فروشانی که شرکت‌های لجستیک را برای جابجایی کالاهای خود استخدام می‌کنند، در سال‌های آینده به اتوماسیون نیاز دارند. با آنلاین‌شدن فناوری‌های جدید و رایج شدن تحویل کانال‌های توزیع یکپارچه، بیش‌تر این شرکت‌ها باید در تصمیمات خود بازبینی کنند. شرکت‌های ارسالی که علاقه‌مند به اجرای اتوماسیون هستند، ابتدا باید تعیین کنند که آیا سرمایه و دانش کافی برای سرمایه‌گذاری موثر در این امر را دارند یا این‌که سپردن عملیات پیچیده انبارداری به یک شرکت لجستیک دیگر، برایشان مقرون‌به‌صرفه‌تر و آسان‌تر است. تردیدهایی که در مورد سیستم کانال‌های توزیع یکپارچه برای شرکت‌های لجستیک وجود دارد و مانع سرمایه‌گذاری آن‌ها در اتوماسیون می‌شود، می‌تواند شرکت‌های ارسال‌کننده را نیز محدود کند. با این حال، تجزیه و تحلیل‌های ما نشان می‌دهد که شرکت‌های ارسال‌کننده بیش از شرکت‌های لجستیک در اتوماسیون سرمایه‌گذاری می‌کنند (بخش «پنج دلیل تردید» را در مقاله ببینید). دلیل اصلی این است که آن‌ها، نمی‌توانند شرکت‌های لجستیکی را پیدا کنند که قبلا به‌اندازه کافی برای تأمین نیازهای این شرکت‌ها، در اتوماسیون سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

فراتر از سطح سرمایه‌گذاری، شرکت‌های ارسال مرسوله و شرکای لجستیک آن‌ها، باید با پیچیدگی کانال‌های توزیع یکپارچه نیز مقابله کنند. برای مثال، برای کارایی بیش‌تر، یک خرده‌فروش که از طریق کانال‌های توزیع یکپارچه محصولاتش را عرضه می‌کند، یا باید سیستم موجودی کالا را به طور کامل به شرکت لجستیک واگذار کند تا بتواند سفارش‌ها بین فروشگاه‌ها و مراکز ذخیره‌سازی موقت را مسیریابی کند و یا مراحل دیگری را برای فرآیند مسیریابی سفارش اضافه کند، تا مشخص شود که آیا سفارش در شرکت اصلی باقی می‌ماند یا به شرکت لجستیک ارسال می‌شود.

همچنین مدیران زنجیره تأمین، باید انتظار تغییراتی را در مذاکرات خود با شرکت‌های لجستیک داشته‌باشند. همان‌طور که شرکت‌های لجستیک قرارداد، هزینه‌های ثابت بیش‌تری را به دلیل اتوماسیون اضافه می‌کنند، انعطاف‌پذیری استراتژیک آن‌ها کاهش می‌یابد. طبیعی است که شرکت‌های لجستیک، به دنبال قراردادهایی باشند که در راستای سرمایه گذاری‌های اتوماسیون باشد. به بیان دیگر، شرکت‌های لجستیک به دنبال این هستند که برخی از مشکلات و ریسک‌ها را با مشتریانشان به اشتراک بگذارند.

شرکت‌های ارسال‌کننده، نمی‌توانند پیچیدگی‌های اتوماسیون و بهترین حالت انبارهای خودکار را به طور کامل برون‌سپاری کنند. یک مشتری هوشمند برای ارزیابی هوشمندانه پیشنهادات، نیاز به دانش کافی در زمینهی اتوماسیون دارد. شرکت‌های ارسال مرسوله‌ اغلب، مطمئن هستند که به اتوماسیون نیاز دارند، اما نمی‌دانند چه نوعی از اتوماسیون برایشان مناسب‌تر است. شرکت‌های ارسال‌کننده برای داشتن یک قرارداد عادلانه با شرکت‌های لجستیک، نیاز دارند که از نوآوری‌های تکنولوژی آگاهی داشته باشند و همین‌طور، به درستی درک کنند که این نوآوری‌ها چگونه به رفع نیازهای آن‌ها کمک می‌کند.

 

 

 

  https://www.mckinsey.com/industries/travel-logistics-and-infrastructure/our-insights/automation-in-logistics-big-opportunity-bigger-uncertainty

نظرات شما

فرم ارسال نظر

large desktopdesktoptabletphone